شانۆی شاری شێتان ( تئاتر شهر دیوانگان )

مکانی برای تراوشات یک ذهن بیمار

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

پلاسکوی کردستان زیر بهمن

پلاســــکوی کردستـــــــان زیـــر بهــمـن . . .

 

 

 

بابا برای نان جـــــــــان داد . . .

 

 

 

اکثر ما برای واقعۀ دلخراش پلاسکو ناراحت شدیم و اندوه چهرۀ ما را در بر گرفت . برای آتش نشانانی که جان نثارانه برای اطفای حریق دست به عمل زدند اما پلاسکو آنان را زیر میلیونها تن آوار مدفون کرد .

 

اما اگر اندکی از حافظه مان کمک بگیریم میتوانیم به این نتیجه برسیم که تهران بود یک واقعه ی پلاسکو ، حادثه ای که تنها یکبار رخ داد و از خدا خواستاریم که هرگز تکرار نشود . اما سالانه در مرزهایی نه چندان دور ، در منطقه ای به نام کردستان سالانه صدها نفر کولبر کورد بر اثر سوانح مختلف جان خود را از دست میدهند . 

کولبرانی که تنها سرمایه آنها جانشان میباشد نه در برج های 17 طبقه سرمایه گذاری کرده اند و نه جهان صدای فریاد آنان را خواهد شنید و نه دوربینی وجود دارد برای گرفتن سلفی از مرگشان .

 به تازگی چند تن از کولبران شهرستان سردشت بر اثر سانحه ی بهمن جان خود را از دست دادند ، کولبرانی که هر کدام برای پیدا کردن لقمه ای نان حلال رفته بودند اما طبیعت خشن تنها سرمایه ی آنها و خانواده شان را گرفت .

 کولبرانی که سفیدی برف کفن آخرتشان شد و هر کدام برای خود پلاسکویی بودند اما پلاسکوی زیر بهمن. 

لازم است توجه کنیم که ابلاغ بیانیه و عرض تسلیت از درد خانواده ی این زحمت کشان نمی کاهد و باید دنبال علت بود نه معلول . و علت ، عدم وجود اشتغال زایی در مناطق مرزنشین است . سرمایه داران این مرز و بوم به جای سرمایه گذاری در خارج کشور و ابراز تاسف بهتر است سیلی محبت به وجدان خوابیده شان بزنند و بدانند طبق حدیث نبوی  « کُلُکُم راعٍ و کُلُکُم مَسئولٌ عَن رَعیتهِ » در برابر مرگ این کولبران مسئول هستند و در دادگاه عدل قیامت از آنان بازخواست خواهد شد .

 

گفتیم که با عرض تسلیت و ابلاغ بیانیه ازدرد خانوادۀ این کولبران چیزی کم نمیشود اما حداقل درد و الم خودمان تا حدودی تسکین می یابد .

 

شاید وجدان های خوابیده بیدار شوند

 

 

رضا شیلان آباد -  بهمن ماه 1395

 

 

۱۵ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا رش شیلان آباد

خورشید تابان هدایت

سفیر صلح - خورشید تابان هدایت

 

اینجا شبه جزیره عربستان است ، سرزمین حجاز

مردمانش وجدان را در تاریک‌ترین نقطه‌ی ذهن خاکسپاری کرده و یادی از آن نمی‌کنند .

در اینجا انسانیت به باد فراموشی سپرده شده و در دفن آن ، که مانند زنده به گور کردن دختران این سرزمین ، مایه‌ی فخر و مباهات هست ، هزاران نفر شرکت کرده‌اند .

فخر و مباهاتی که ناشی از جهل و نادانی است .

تقلید کورکورانه از جمله مهمترین کارهاست و عجیب آن که به هیچ وجه از آن امتناع نمی‌کنند بلکه آن را راه و رسم آبا و اجدادی می‌خوانند ، حتی اگر نادرست و غلط باشد .

بی بند و باری اخلاقی اعم از فحشا و منکرات به وفور وجود دارد و کاملا قابل رؤیت است .  شرب خمر ، برده‌داری ، قمار و احتکار و ده‌ها کار ناپسند دیگر که عقل سلیم از آنان گریزان است جزء کارهای روزمره محسوب میشود و پرداختن به این مسائل امری است طبیعی .

 

اما روح آدمی به صورت ناخودآگاه و غریزی از این مسائل بیزار است و دائما اظهار انزجار می‌کند .

 

همه‌ی ادیان گذشته خبر از آمدن منجی‌ای می‌دهند و پیشگویان آمدنش را قریب الوقوع دانسته‌اند

 

دوازده روز از ربیع الاول گذشته و دختر وهب پسری به دنیا می‌آورد که از نسل ابراهیم خلیل است و با اصل و نسب و دارای خاندانی محترم .

در خلوت شب آمنه زیبا پسری زاد

تنها نه پسر بر بشریت پدری زاد

در فتنه‌ی بیدادگران ، دادگری زاد

چشم همه روشن که چه قرص قمری زاد

 

پسری که در نبود پدر بزرگوارش ، محمد نام گذاری می‌شود . چه نامی از محمد بهتر ؟!

خدا خواسته که نامش محمد باشد ، چرا که قرار است سفیر صلح و مایه‌ی آرامش جهان شود و در کتب ادیان گذشته از او حمد و تعریف شده است

 

به محض ولادت مبارکش و قدم نهادن بر دنیا ، معجزات وجود مبارکش نمایان می‌شود ، ترک برداشتن دیوار طاق کسری از نمونه‌های بارز آن است

محمد اوان کودکی را پشت سر می‌گذارد و در نزد قریش به محمدامین شناخته می‌شود ، امانت داری با اخلاق والا

 

در جایی که تاریکی مطلق حاکم است و ظلمت بیداد می‌کند ، نور کم سوی کبریتی هم جلب توجه می‌کند چه رسد به نور فروزان خورشید تابان هدایت ، نور بدر الدجی ، سیدنا مصطفی

آری نبی مکرم اسلام در چنین جایی و برای چنین مردمانی مبعوث شد ، در جایی که مردمانش کرکره‌های عقل را کشیده‌اند و غرق در دریای متلاطم جهل و خرافاتند ، خدایش دعوت به خواندن و تعقل می‌کند خواندنی که با نام خدا باشد :

 

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ( علق - 1 )

 

و محمد دعوت را آغاز کرد تا مردم حجاز و جهان را از منجلاب جهل برهاند و بر کشتی ایمان سوار کند .

آمد تا انسان و انسانیت را ارزش بخشد و آن را زنده کند ، او از طرف خداوند متعال مبعوث شد تا نظام برده‌داری را بردارد و آزادی روحی و روانی به مردم عطا کند . و فرقی بین مردم نگذارد. آمد تا فریاد عدالت و دادخواهی سر دهد و مردم فکر نکنند که برتری به رنگ و نژاد ، یا جنسیت بستگی دارد بلکه طبق فرمایش خداوند متعال ( جل جلاله ) ملاک برتری فقط و فقط تقوا باشد تا جایی که بلال حبشی را با ابوبکر صدیق برابر می‌داند :

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ( الحجرات - 13 )

 

ای مردمان! ما شما را از مرد و زنی (به نام آدم و حوّاء) آفریده‌ایم، و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نموده‌ایم تا همدیگر را بشناسید (و هر کسی با تفاوت و ویژگی خاص درونی و بیرونی از دیگری مشخّص شود، و در پیکره‌ی جامعه انسانی نقشی جداگانه داشته باشد). بی‌گمان گرامی‌ترین شما در نزد خدا متّقی‌ترین شما است .

 

آمد تا حق دختران زنده به گور شده ، که نماد مظلومیت بودند را بگیرد ، آمد تا در برابر ظلم نابودی این موجود مستعد بایستد و طبق نص صریح قرآن آن را موءودة بنامد

«هر موجود زنده و مستعدّی که ظالمانه نابود شود، و هر استعداد زنده‌ای که خفه گردد و هر حقی که از میان برود، موءودة است و از آن سؤال و بازخواست می‌شود»

 

آری آمد تا فحشا و منکرات را از بین ببرد و قتل به غیر حق را بزداید

 

مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا ۚ ( المائده -  32 )

 

هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل، یا فساد در زمین بکشد، چنان است که گوئی همه‌ی انسانها را کشته است، و هرکس انسانی را از مرگ رهائی بخشد، چنان است که گوئی همه‌ی مردم را زنده کرده است .

 

اما امروزه می‌بینیم که کینه‌توزان ، اسلام ناب محمدی را دینی حامی خشونت معرفی می‌کنند ، در حالیکه این همان اسلام است که جنگ و نزاع چند ساله‌ی اوس و خزرج را با دلسوزی و رحمت پایان داد و به جای آن برادری و مودت گذاشت

این همان اسلامی است که برای اولین بار در جهان مدافع راستین و بی چشم داشت حقوق زنان شد و به آنانعزت و افتخار بخشید تا جاییکه اولین شهید جهان اسلام ، زنی به نام سمیه بود

 

و محمد همان محمد امینی است که آوازه‌ی صداقت و امانتش در سراسر شبه جزیره عربستان زبان زد خاص و عام بود

 

کسی که خداوند متعال برای دادن عزت و افتخار به او ، نام زیبای محمد را بعد از نام خود  می‌آورد

لا إله إلا الله ، محمد رسول الله

و آوای گواهی به پیغمبری محمّد، به دنبال گواهی به توحید خداوند ، شبانه‌روز دست کم پنج بار بر فراز مناره‌ها و بر بال امواج تلویزیونها و رادیوها در آفاق طنین‌انداز است

 

وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ( الإنشراح - 4 )

و آوازه تو را بلند ساختیم !

 

محمد همان نبی مکرم است که دو سوم قرآن را با عمل مردم آموخت و اخلاقش بهترین و والاترین اخلاق‌ها بود

 

وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ ( القلم - 4 )

تو دارای خوی سترگ (یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده) هستی.

 

محمد همان کسی بود که از دیوار قلب‌ها وارد شد نه از دیوار خانه‌های مردم

کسی که خواهان هدایت مردم و دلسوز به آنان بود

بدانیم و آگاه باشیم که تنها نباید در ماه ربیع الاول یا هر مناسبت دیگری به دنبال راه و منش نبوی بود بلکه باید آن را در جای جای زندگی‌مان اجرا کنیم ، زیرا زندگانی محمد مصطفی هر لحظه‌اش نکته‌ای زیبا دارد تا جایی که حتی غیر مسلمانان نیز به این مهم اعتراف کرده‌اند و گاها آن‌ را سر لوحه‌ی خود قرار داده‌اند

در حالیکه اگر در تقلید از حضرت محمد مصطفی ، افتخاری باشد آن افتخار باید نصیب مسلمانان شود

 

ئه‌ی کانی که‌ره‌م ، سه‌روه‌ری دیوانی مه‌حببه‌ت

ئه‌ی شه‌مسی عه‌له‌م ، ره‌هبه‌ری که‌یوانی مه‌حه‌ببه‌ت

ره‌ببی برژینه له سه‌ماواتی مه‌حببه‌ت

بارانی سه‌فا بو دلی سوولتانی مه‌حه‌ببه‌ت

 

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

والصلاة و السلام علی سیدنا ، معلمنا ، اسوتنا و حبیب قلوبنا محمد صل الله علیه و سلم و علی آله و اصحابه اجمعین ، إلی یوم الدین

 

والسلام علی من اتبع الهدی

 

رضا شیلان آباد - آذر ماه 95

۱۵ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا رش شیلان آباد